قلم سپید

قلمی که سیاهی را دوست ندارد
قلم سپید

اسلاید شو

آنگاه که عقربه‌ی کوچک اما مهم ساعت، از دوازده هم گذشت، نگاهی به صفحات باقی مانده انداختم. دوازده صفحه را قورت داده بودم و چهل و پنج تا مانده بود. کاش جای این اعداد عوض می‌شد! 





  • علیرضا نژادی پور
گستره‌ای پهن که بی‌خود شده‌ام، آبیِ آبی که پریشان شده‌ام، دل من خسته و خاموش شده، چشم من شاهد عاشق شده است...





  • علیرضا نژادی پور

از کوزه همان برون تراود که در اوست؛ دیگر نه! دیگر باطن و ظاهر و پند و ناصح و کاشف اسرار سراسر هیچ و بی‌قاعده و عالم بی‌بر نه.

 





  • علیرضا نژادی پور

عطرت بغلم کرد. دلم دربه‌درم کرد. نوا مفتخرم کرد. نوا... نوا، سوار بر هوا، از آسمان و از سماء، از این زمین و از زمان، ز کوه‌ها و از کران، پیچید و رویید و همه قلبم، کوبید.

 

 

 

 

 

 

  • علیرضا نژادی پور

From the start of human’s life, traveling has started. You know in that time they used animals like donkeys to go on a trip. But these days speed is so important; especially the speed of increasing the price of dollar






  • علیرضا نژادی پور

صبح امروزم را هم دوست دارم و هم ندارم. دوستش دارم، چون در دیار مهرم. دوستش ندارم چون باید اینجا را ترک کنم.




  • علیرضا نژادی پور


نویسنده و طراح کاور: علیرضا نژادی‌پور

صدا و تدوین: امیرحسین حسینی

پخش از رادیو قلم سپید


برای دریافت پادکست کلیک کنید


برای مطالعه "درِ انتظار" کلیک کنید

 


  • علیرضا نژادی پور
کانال تلگرام قلم سپید